علوم سیاسی
پرهام پوررمضان
چکیده
با پایانیافتن جنگ سرد و شکلگیری مفاهیمی نوین در نگرش دولت - ملتها به عرصه روابط بینالملل در یک نگاه ارزیابانه میتوان مطرح کرد مسائل زیستمحیطی بهعنوان یک عنصر ارتقادهنده سیاست خارجی مطرح است، باتوجهبه همین امر، محیطزیست در اذهان ملت - دولتها تبدیل به یک رهیافت عملی باتوجهبه آموزههای نظری گردیده است. امروزه بسیاری ...
بیشتر
با پایانیافتن جنگ سرد و شکلگیری مفاهیمی نوین در نگرش دولت - ملتها به عرصه روابط بینالملل در یک نگاه ارزیابانه میتوان مطرح کرد مسائل زیستمحیطی بهعنوان یک عنصر ارتقادهنده سیاست خارجی مطرح است، باتوجهبه همین امر، محیطزیست در اذهان ملت - دولتها تبدیل به یک رهیافت عملی باتوجهبه آموزههای نظری گردیده است. امروزه بسیاری از منازعات میان دولتها، ریشهای مبتنی بر سیاستهای زیستمحیطی دارد. منطقه خلیجفارس نیز به دلیل داشتن موقعیت راهبردی منحصربهفرد، دچار نگرشهای خاص ژئوپلیتیک زیستمحیطی گردیده است که در این امر نقش 6 دولت عضو شورای همکاری خلیجفارس از اهمیت فزاینده ای برخوردار است.حال با ذکر این مقدمه پرسش اصلی این مقاله را می توان ،سیاست های زیستمحیطی کشورهای شورای همکاری خلیجفارس چگونه تبیین می شود؟مطرح کرد.شایانذکر است روش پژوهش این مقاله به صورت کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی است که از طریق فیشبرداری، اطلاعات در حوزهی مقالات،کتابها و سایتهای اینترنتی جمع آوری گردیده است. از آنجا که این پژوهش کاربردی است از دادن فرضیه خودداری می گردد.در پایان می توان ذکر کرد که با تحلیل اطلاعات ، عدم تطابق برنامه های توسعه با سیاست های زیستمحیطی، فقدان آینده نگری،بازیگری سیاسی این شورا به عنوان چالش و ارتقاء امنیت زیستمحیطی منطقه ای،ثبات در اقتصاد محیط زیست ،عدم استفاده سیاسی از عنصر زیستمحیطی به عنوان نمونه هایی از چالشها و فرصت ها بیان شود.
روابط بین الملل
پرهام پوررمضان
چکیده
با آغاز روند جهانیشدن در منطقه غرب آسیا، از سال 2004 به بعد کشور امارات متحده عربی برای خروج از انزوا دست به تغییر در سیاست خارجی خود زد. این تغییر بر مبنای اصولی بنیادین همچون توجه به توسعه،اقتصاد و توجه به همسایگان در امر سیاست خارجی بود.این کشور این اصول را با ابزاری به نام دیپلماسی اقتصادی در معنای استفاده از اقتصاد برای بالا ...
بیشتر
با آغاز روند جهانیشدن در منطقه غرب آسیا، از سال 2004 به بعد کشور امارات متحده عربی برای خروج از انزوا دست به تغییر در سیاست خارجی خود زد. این تغییر بر مبنای اصولی بنیادین همچون توجه به توسعه،اقتصاد و توجه به همسایگان در امر سیاست خارجی بود.این کشور این اصول را با ابزاری به نام دیپلماسی اقتصادی در معنای استفاده از اقتصاد برای بالا بردن قدرت چانه زنی سیاسی در پیش گرفت ،یکی از مقاصد مهم این دیپلماسی امارات در سایه سیاست همسایگی، کشور قطر بود. امارات از این جهت قطر را انتخاب نموده که این کشور دارای یک ظرفیت بالقوه اقتصادی و همچنین توانایی ارتقاء جایگاه منطقه ای و فرا منطقه ای خود را داراست.حال با ذکر این مقدمه پرسش اصلی این پژوهش را می توان دیپلماسی اقتصادی امارات متحده عربی با قطر حاوی چه چالش ها و فرصتهایی است ؟تببین کرد.روش پژوهش این مقاله کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی است.همچنین ابزار گردآوری اطلاعات را نیز می توان مقالات ،کتاب ها و سایت های اینترنتی مطرح کرد.ازآنجاکه این پژوهش کاربردی است از دادن فرضیه خود داری می گردد. شایان ذکر است که با بررسی و تحلیل اطلاعات موجود در زمینه دیپلماسی اقتصادی امارات متحده عربی با قطر اینگونه برآورد شد که؛دو کشور از ظرفیتهای مناسب سرمایه گذاری در ابعاد فرهنگی ،اقتصادی و نظامی برخوردارند اما موانع سیاسی همچون نگرش اخوانی سیاست خارجی قطر ،بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای همچون عربستان سعودی و دیگران درراستای چالش ها نقش آفرینی می کنند.
علوم سیاسی
پرهام پوررمضان
چکیده
تا یک دهه پیش نام عربستان سعودی برای جامعه جهانی مترادف با استفاده از قدرت سخت داخلی همچون اعدامها، قتل خاشقچی و مواردی اینچنین بود؛ اما چندی است که این کشور با یک تغییر نگرش در سیاست داخلی و خارجی توانسته است با ابزاری همچون توسعه سیاست خارجی، اصلاحات و دیپلماسی فوتبال در بهبود تصویرسازی از عربستان سعودی در اذهان جهانیان کوشش ...
بیشتر
تا یک دهه پیش نام عربستان سعودی برای جامعه جهانی مترادف با استفاده از قدرت سخت داخلی همچون اعدامها، قتل خاشقچی و مواردی اینچنین بود؛ اما چندی است که این کشور با یک تغییر نگرش در سیاست داخلی و خارجی توانسته است با ابزاری همچون توسعه سیاست خارجی، اصلاحات و دیپلماسی فوتبال در بهبود تصویرسازی از عربستان سعودی در اذهان جهانیان کوشش کند. ازاینرو این کشور در سالهای اخیر روی به ایدهپردازی و اقدامات عملی در راستای پروژههایی همچون نئوم آورده است که بیشتر از آنکه در راستای توسعه داخلی عربستان سعودی باشد بر مبنای توسعهگرایی سیاست خارجی این کشور است. حال با ذکر این مقدمه پرسش اصلی این پژوهش را میتوان پروژههای توسعه محور عربستان سعودی با چه اهداف و ابزاری در عرصه داخلی و خارجی تبیین میشود؟ مطرح کرد. روش پژوهش این مقاله کیفی و با رویکرد توصیفی تحلیلی است که ابزار گردآوری اطلاعات را نیز میتوان مقالات، کتابها و وبگاههای اینترنتی مطرح کرد. ازآنجاکه این پژوهش اکتشافی است از دادن فرضیه خودداری میگردد. با تحلیل اطلاعات گردآوری شده در این امر میتوان برداشت کرد که پروژههای عربستان سعودی بر اساس نا واقعیتها برنامهریزی شده اما بر اساس واقعیتها سعی در گام برداشتن در این عرصه داشته است. به نظر میرسد این کشور با وجودداشتن ذخایر انرژی فراوان و همچنین منابع مالی سرشار، در آینده نزدیک برای بالابردن سطح توقعات جامعه عربستان دچار بحران بیهویتی فزاینده گردد.